زبانحال حضرت رباب سلام الله علیها با حضرت علی اصغر
گریه وقتی میکنی مادر، قـدم خم میشود نـور چـشـم من شبـیه چشم تو کم میشود دست و پا که میزنی من دست و پا گم میکنم با زمین و آسمان در خیمه حرفم میشود با نـفـس هایت نـفس هایم بهم می ریزد و زانـویـم مثـل رقـیـه زانـوی غـم میـشود اصلاً انگاری به من دنیای دیگر می دهند نبض دست کوچکت وقتی منظم میشود گریه تو بهتر است از این سکوت بیصدا قتل من با غش و ضعف تو مُسلّم میشود مـانـده ام با چه کـنم سیـراب لبهای تو را راستی با خـیسی مشک عمو هم میشود من که هر شب تا سحر گفتم بزرگت میکنم پای این گهـواره لالایی نخـوانم میشود؟ شوق دامادی عزیزم پیش کش ... باشد برو با سه شعبه حنجر خشک تو درهم میشود چونکه میدانی النگـویم به غارت میرود دستهایت دور دستانم چه محـکـم میشود |